کوروشکوروش، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

کوروش پسر عزیز ما

41 روزگی شاپسر مبارک

پسرم دیگه مرد شده واسه خودش الان داره هر چند دقیقه یه بار یه قری میزنه مامانش با بد بختی براش مینویسه . راستی دیشب از بابا محمدت پرسیدم تو حاضری دهنی پسرمونو بخوری اونم گفت : " آره بچمو " فکر کن بابا که اینقدر حساسه چقدر دوست داره که دهنیتم دوست داره بخوره راستی دیروز 9--2-91 تو به درخواست مامان که میگه " بخند برام "  جواب مثبت دادی اینقدر خوشحال شدم که خدا میدونه ...
10 ارديبهشت 1391

32 روزگی پسرم

سلام مامانی سلام پسره قشنگم الان مثل فرشته ها خوابی ولی دیشب خیلی گریه کردی الهی بمیرم نمیدونستم چه مشکلی داری ...
30 فروردين 1391

25 روزگی پسرم مبارک باد

اولین باری که پسرم خونه خاله فاطمه رفته مهمونی پسره مامان الان خوابه ولی هر چند دقیقه یه بار یه صدایی در میاره که یعنی من هستم الهی که همیشه باشی مامان جون.............. دوست دارم پسرم ... دوست دارم کوروش مامان ...
22 فروردين 1391

19 روزگی پسرم

سلام مامانی سلام پسره قشنگم ( دیگه دیدمت میدونم که قشنگی) دیشب تا ساعت 2 بیداره بیدار بودی من و بابا هم بیدار بودیم من به خاطره تو بابایی هم داشت کار میکرد بعد از اینکه آخرین شیر رو خوردی ساعت 2 بود دیگه خوابت برد من میخواستم تو گهوارت بخوابونمت ولی بابایی گفت پیشه خودمون بخوابی ( البته تو جای مخصوص خودت ) دیگه دیشب سه نفری روی تخت خوابیدیم الانم که ساعت 11:45 هست جیگر مامان هنوز خوابه من تو این فاصله زرنگی کردم خونه رو تمیز کردم حموم هم رفتم منتظرم بیدار بشی بریم خونه مامانی که حمومت کنه ...
16 فروردين 1391

27 اسفند 90 بهترین روز خدا

سلام به همه دوستای خوبم و دوستداران کوروش پسر عزیزم من به همه گفته بودم پسرم 1/1/91 میاد ولی زودتر اومد ... همه فکر کردند که پسرم عجله داشته ولی مامانش عجله داشت می خواست پسرش رو زودتر ببینه 25 اسفند من احساس کردم که حرکت های پسرم کم شده به دکترم زنگ زدم گفت باید برم بیمارستان nst کنم که خدارو شکر جوابش طبیعی بود ولی خیلی بهم استرس وارد کرد خیلی ترسیدم فرداش 26 ام هم رفتم یه سونوگرافی دیگه که اون هم خوب بود ولی خودم به دکترم زنگ زدم گفتم میخوام شنبه 27 ام پسرم بیاد به دنیا که اونم قبول کرد ... اینطوری شد که مدل پسر ما 91 نشد شب 27 ام مامان منیر هم اومد خونه مامانی خوابید من اون شب اصلاً خوابم نمیبرد خیلی میترسیدم میترسیدم من بم...
14 فروردين 1391