32 هفته شدی مامان
سلام عزیزم سلام قربون اون تکون خوردنت بشم
داری بزرگ میشی ایشالا 6 هفته دیگه میای تو بغلم مامانی هورررررراااااااااااااااااااااااااااا
دیروز بابا محمد پرده اتاق پسرمو که مامان منیر براش دوخته بودو زد دایی محمدو امیرعلی با خاله مریم و علی آقا اومدن اتاقت رو دیدن گفتن خیلی قشنگه
برات جغجغه و دندونی و شونه برای موهای خوشگلت خریدم خاله مریم گفت شونه به درد نمی خوره ولی من گفتم بچم خیلی مو داره باید شونه داشته باشه زلفاشو یوری بزنه دله همه دخترارو ببره
وقتی تو داری توی دلم بازی میکنی هی میلولی بابایی که دلم رو میبینه همیشه میگه واییییییی چقدر ترسناک ولی همیشه قربون صدقت میره ، هرروز از من حالت رو میپرسه از سره کار که میاد بوست میکنه ، بابا محمد مثل من تورو خیلی دوست داره عزیزم
خداتورو برای ما نگه داره ... خیلی برام عزیزی پسرم
دوست داره تو مامان مرضیه و بابا محمد