کوروشکوروش، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

کوروش پسر عزیز ما

26 ماهگی

1393/3/7 10:48
نویسنده : مرضیه
903 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستای خوبم و هوادارن پسرمآرام

کوروش من داره بزرگ میشه کارای جدید یاد میگیره حرفای جدید میزنه . اولاً چیزایی که یادم رفته بود بگم رو بنویسم متفکر تو عید بود که یه شب خونه مامانی بودیم پسرم یهو از یک تا ده شمرد و من و بابا و مامانی داشتیم ذوق مرگ میشدیمزیبا خیلی خوب بود تازه از یکسال و ده ماهش که بود شعر " دویدم و دویدم " حفظ شده بود ولی من یادم میرفت براش بنویسم الان شعرای " یک توپ دارم ، پاییزه وپاییزه و آهویی دارم " رو حفظ خیلی سریع هم حفظ میشه کافیه 3-4 بار براش بخونم . راستی پسرم دیگه مرد شده و دیگه پوشک نمیشه غیر از شبازیبا. کتابای دورا رو خیلی دوست داره و خیلی بادقت گوش میده وقتی براش میخونم قصه دورا رو هم یاد گرفته اینطوری میگه : " دولا موز لدشم لدشم پشالولو بعد جگل بلوط ، بلوط خومزه خوردم لدشم لدشم دیرخت کاکائو مامانی شیر کاکائو درست خوردم خومزه" ترجمه : دورا با دوستش موز رد شدن رسیدن به پل پشمالو رد شدن رفتن جنگل بلوط بلوط خوشمزه خوردن رد شدن رسیدن به درخت کاکائو ، کاکائو آوردن دادن به مامانی براش شیرکاکائو درست کردن خوردن خیلی  خوشمزه بود"سکوت

صبح که بیدار میشه خیلی ناز صدا میکنه " مرضیه کجایی ؟ بیا بغلم" یه کاری که یاد گرفته اینه که هی چشماشو میبنده و با یه نازی میگه" ناس ناس" بعد ما باید بگیم " وای ناز کرد " بعد بوسه بارونش کنیم. چند روز پیش بردمش حیاط میگم مامانی رو صدا کن بگو بیا خیلی آروم گفت مامانی کجاااااااااااااااااااااایییییییی بیا گفتم بلند بگو با همون صدا گفتش : " مامانی بلند بیا بلند"

دیروز از صبح که بیدار شد میگفت " خونه خاله ببرم" گفتم صبر کن زنگ بزنم اگه خاله خونه بود میبرمت خلاصه بردمش تا بعداز ظهر اونجا بود بهش میگفتم میای میگفت " نه خونه خاله بمونم" گفتم میخوای پسر خاله بشی جواب داد " پسر خاله" گفتم اگه بابات بدونهخندونک

دیگه محلمون رو میشناسه تا از جایی برمیگردیم نزدیکای خونمون که میشم میگه " رسیدیم خونمون"

پسرم خیلی هم به سریال شاهگوش علاقه داره اینقدر با مزه  میشینه با دفت از اول تا آخرش رو نگاه میکنه ، من و بابایی خیلی میخندیم وقتی کوروش شاهگوش نگاه میکنهچشمک.

خیلی کارای بامزه دیگه هم میکنه ولی الان یادم نمیاد

 

پسندها (9)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

زویا مامان آرتین
14 خرداد 93 2:26
ای جانم،کوروش ما آقاشده ، دلم براتون خیلی تنگ شده بلاخره تونستم یه سری بزنم . همیشه خوش باشید
مامان الهام
20 خرداد 93 18:34
ای جووونم خدا براتون حفظش کنه ماشالله چقدر نازه
مامان آریام
21 خرداد 93 12:40
من فقط چند دقیقه میخندیدم وقتی ترجمه داستان رو خوندم خدا حفظش کنه چه شیرین زبون شده آقا پسری پوشک هم مبارکه...بچه ها کلی راحت میشن
منوص
3 تیر 93 15:31
سلام عزیزم وبلاگت خیلی قشنگه تبریک میگم میخوام یه سایت بهت معرفی کنم خیلی به دردت میخوره میتونی به دوستاتم معرفی کنی هم کلی مطالب علمی داره هم پزشک انلاین داره هر سوالی باشه جواب میدن وکلی مسابقه وجایزه داره حتما خوشتون میاد یه سری بزن ثبت نامشم خیلی راحته لینکشو میزارم براتون انشاا... مفید باشه http://www.madarclub.com/fa/apply/manoos